l


زبان اول

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

زبان اول (به انگلیسی: First language همچنین native language, mother tongue, arterial language یا L1)‏ یا زبان مادری به اولین زبانی گفته می‌شود که کودک تکلم به آن را یاد می‌گیرد.زبان اول( بعلاوه زبان بومی ) ، زبان اصلی، زبان مبدا، زبان مادری یا مجموعه اصطلاحات بومی) زبان شخصی است که از زمان تولدآن را آموخته و به بهترین وجه صحبت می کند و اغلب معنایی برای همسانی جامعه شناسی زبان است. در بعضی از کشورها، اصطلاحات زبان بومی یا زبان مادری بیشتر به زبان قومی یک فرد اشاره می کند تا زبان اول او. در مقابل، زبان دوم زبانی است که هر فردی متفاوت با زبان اولش صحبت می کند.

از نظر عصب‌شناسی زبان اول در مقایسه با زبان‌هایی که فرد بعداً در بزرگسالی می‌آموزد(زبان دوم) جایگاهی متفاوت را در قشر مغز اشغال می‌کند. به طوری که دربسیاری موارد آسیب‌های مغزی محدود ممکن است سبب اختلال شدید در یکی از این دو زبان (اول و دوم) شوند در حالی که مهارت‌های زبان دیگر هیچ آسیبی نبینند.

در سکته‌های ایسمیک مغزی آسیب رایج‌تر آسیب وارد به ناحیه زبان دوم است و فرد معمولاً ابتدا توانایی‌های زبان دوم را از دست می‌دهد درحالی که هنوز قادر است به زبان اول نیز صحبت کند.

در صورتی که کودک در همان اوایل کودکی بیش از یک زبان را فرا بگیرد ناحیه مغزی مربوط به همه این زبان‌ها با ناحیه زبان اول مشابه‌است و نمی‌توان ازنظر علمی هیچ یک از آنها را زبان دوم وی دانست.


اهمیت زبان مادری

زبان اول یک کودک بخشی از هویت شخصی، اجتماعی و فرهنگی اواست. تاثیر دیگر زبان اول این است که باعث بازتاب و یادگیری عملکرد و سخن گفتن در مورد الگوهای اجتماعی موفق می شود. این امر اساساً عهده دار تفاوت میان توانایی عملکرد زبان شناسی است.


اصطلاح زبان مادری

اصطلاح زبان مادری که غالبا به جای زبان اول به کار می‌رود، واژه‌ای ترکیبی است و ورود آن به زبان فارسی به احتمال زیاد ترجمه‌ای مستقیم از یکی از زبان‌های اروپایی است. اصطلاح زبان مادری در لغت نامه دهخدا یافت نمی‌شود، حال آنکه، در واژه نامه‌های برخی از زبان‌های اروپایی حضور دارد (برای نمونه "Muttersprache" در زبان آلمانی و یا «mother tongue» در زبان انگلیسی).

در بسیاری از لغت نامه‌های انگلیسی، از این واژه به عنوان نخستین زبانی که یک کودک می‌آموزد یادشده‌است، در حالی که، در لغت نامه American Heritage ویرایش سوم از این واژه به معنی «زبان بومی یا زبان والدین فرد» یاد شده‌است.

لغت نامه Longman Language Activator تاکید می‌کند که در انگلیسی این اصطلاح اغلب هنگامی مورد استفاده قرار می‌گیرد، که فرد در یک کشور خارجی باشد (این توضیح تعریف ارایه شد در لغت نامه American Heitage را هم توجیه می‌کند.)

اصطلاح زبان مادری اصطلاحی است که اکثر دانشمندان سعی در پرهیز از آن دارند و در علوم زبان‌شناسی، روان‌شناسی، عصب‌شناسی رفتاری (Neurobehaviour) اغلب واژه زبان اول(First Language) به جای این اصطلاح به کار برده می‌شود.


    زبان مادری

  • بر اساس منشا آن: زبان( زبان هایی) که شخص در ابتدا آموخته است( زبان (زبان هایی) که او اولین ارتباطات زبانی طولانی را تشکیل داده است).
  • بر اساس تشخیص درونی: زبان (زبان هایی) که شخص بار به عنوان گوینده ی آن زبان تشخیص می دهد.
  • بر اساس تشخیص بیرونی: زبان (زبان هایی) که شخص بار به عنوان گوینده ی آن زبان، به وسیله ی ذیگران تشخیص می دهد.
  • بر اساس توانایی: زبان (زبان هایی) که شخص به بهترین نحو می داند.
  • بر اساس عملکرد: زبان ( زبان هایی) که شخص بیشترین استفاده را می کند.